تورم بر همه چیز در اطراف ما تاثیر میگذارد از جمله نیازهای اساسی مانند مسکن ، غذا ، مراقبتهای پزشکی و …. علاوه بر این تورم میتواند به راحتی ارزش پس انداز پولی ما را کم کرده و همچنین قدرت خرید ما را کاهش دهد و یا حتی مانع از توانایی ما جهت بازنشستگی شود.
بانکهای مرکزی نظارت دقیقی بر تورم دارند چرا که عامل اصلی سیاستهای پولی است. و این سیاست پولی است که بر میزان ذخیره پولی و اعتبار یک اقتصاد تاثیر میگذارد. بانک های مرکزی در اقتصادهای توسعه یافته، از جمله صندوق فدرال در ایالات متحده، به طور کلی قصد دارند نرخ تورم را حدود 2 درصد حفظ کنند. در این مقاله ما به اینکه چه چیزی موجب تورم میشود و آیا کسی از آن سود میبرد را بررسی خواهیم کرد.
علت تورم
اطمینان مصرف کننده : هنگاهی که نرخ بیکاری پایین و دستمزدها باثبات است ، مصرف کننده اطمینان بیشتری دارد و تمایل بیشتری جهت خرج کردن پول خود دارد. و این اطمینان باعث افزایش قیمت ها میشود ، چرا که با افزایش میزان تقاضا ، تولیدکنندگان تمایل دارند برای کالاها و خدمات خود هزینه بیشتری دریافت کنند.
به عنوان مثال در یک اقتصاد پررونق ، مردم خانههای نوساز بیشتری را خریداری میکنند و پیمانکاران با افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات رو به رو میشوند که این تقاضا باعث میشود که قیمتهای خود را افزایش دهند و به همین ترتیب ، مصالح ساختمانی که در خانه مصرف میشود ، هزینه بیشتری را در بر میگیرد و در نهایت مصرف کننده برای تکمیل پروژه خود راضی به پرداخت هزینهی بیشتر میشود.
کاهش عرضه : یکی از دلایل اصلی تورم ، عرضه و تقاضا است. بطوریکه وقتی تقاضا برای کالاها یا خدماتی افزایش مییابد ، عرضه موجود آنها کاهش مییابد. و یا به عبارتی هنگامی که اقلام کمتر در دسترس هستند ، مصرف کنندگان حاضر به پرداخت بیشتر برای به دست آوردن آن اقلام هستند.
عرضه به دلایل مختلفی کاهش مییابد که اغلب بلاهای طبیعی یا اثرات زیست محیطی باعث وقفه در عرضه هستند برای مثال زمانی که زلزله کارخانهای را از بین میبرد و یا خشکسالی شدید باعث از بین رفتن محصولات میشود. البته گاهی اوقات محبوبیت زیاد با کاهش عرضه همراه است به عنوان مثال زمان انتشار یک گوشی جدید که به علت محبوبیت تا مدتی با افزایش قیمت همراه است.
تصمیمات شرکتی : گاهی اوقات تورم طبیعی به نظر میرسد و با کاهش عرضه و افزایش تقاضا رو به رو هستیم در حالی که این تورم از سمت شرکت ها ناشی میشود. برخی از شرکتها که دارای محصولات محبوب و یا مورد نیاز هستند (مانند بنزین) ، سپس تصمیم به افزایش قیمت ها میگیرند و مصرف کنندگان با افزایش مبلغ باز حاضر به خرید آن محصول هستند.
گاهی اوقات هم نیز تصمیمات گرفته شده توسط صاحبان کسب و کار میتواند باعث تورم شود و این در صورتی است که اثرات آن در نظر گرفته نمیشود. به عنوان مثال کشاورزان تصمیم میگیرند گله های گاو خود را از بین ببرند تا قیمت خوراک افزایش یابد. این تصمیم موجب صرفه جویی در هزینههای کشاورزان میشود. و به این معنی است که عرضه گوشت گاو کم شده و در نتیجه افزایش قیمت را به همراه دارد و باعث ایجاد تورم میشود.
چگونه نرخ تورم تعیین میشود
نرخ تورم با تغییر نرخ شاخص بهای مصرف کننده (CPI) تعیین میشود. شاخص بهای مصرف کننده معیار سنجش تغییرات قیمت کالاها و خدماتی است که به مصرف خانوارها میرسد و مهمترین ابزار اندازهگیری میزان تورم قیمتها در اقتصاد کشور میباشد. و البته اغلب شاخص بهای مصرف کننده (CPI) تاثیرات خود را از شاخص بهای تولید کننده (PPI) میگیرد. از این رو، تأثیر قابلتوجهی بر تصمیمگیری صاحبان صنایع، سرمایهگذاران و حتی سیاستمداران خواهد داشت. هدف از محاسبه شاخص بهای تولیدکننده، اندازهگیری تغییرات قیمتهایی است که تولیدکنندگان در ازای فروش کالاها و خدمات خود دریافت میکنند. به عبارت دیگر میتوان عنوان کرد که این شاخص، قیمت کالاها در کارخانه و مبداء تولید را در نظر میگیرد. این شاخص به صورت یک شاخص وزنی از قیمت عمدهفروشی کالاها یا قیمتهای تولیدکننده محاسبه میشود؛ به همین دلیل برخی شاخص بهای تولیدکننده (PPI) را شاخصی میدانند که روندهای قیمتی در بازارهای عمدهفروشی، صنایع تولیدی و بازار کالاها را منعکس میکند. اما اهمیت این شاخص در اقتصاد چیست؟ در ادبیات اقتصادی از این شاخص به عنوان یک شاخص پیشنگر (Leading Indicator) یاد میشود؛ به این معنی که با بررسی این شاخص میتوان از سطح تغییر قیمتها در بازار کالا و خدمات مصرفی یا تورم اطلاع کسب کرد. به بیان دیگر، هر افزایش یا کاهش قیمت در شاخص بهای تولیدکننده با یک وقفه زمانی در شاخص بهای مصرفکننده نیز مشاهده میشود. از این رو از تغییرات شاخص بهای تولیدکننده به عنوان پیشگویی برای تورم عنوان میکنند. علاوه بر این، شاخص بهای تولیدکننده روند تغییرات قیمتها را از دیدگاه تولیدکننده و خریدار در بخشهای مختلف اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمات) نشان میدهد.
انواع تورم
تورم ناشی از فشار هزینه (Cost-Push Inflation) :
تورم ناشی از فشار هزینه یکی از دو نوع اصلی تورم در یک اقتصاد است. که به افزایش هزینه های تولید (که معمولا شامل دستمزدها است) اشاره میکند و باعث افزایش و فشار بر قیمت میشود. از نشانه های این تورم افزایش قیمت کالاها را میتوان بیان کرد چرا که با افزایش هزینه ها، قیمت کالاهایی مانند نفت و فلزات، که ورودی های اصلی تولید هستند افزایش پیدا میکنند.
دستمزدها نیز به عنوان بزرگترین هزینه در یک کسب و کار تاثیر میگذارند. از این رو تحلیلگران و سیاستگذاران با استفاده از نرخ بیکاری هزینه های تولیدات را بررسی میکنند بدین شکل که کمبود نیروی کار میتواند منجر به افزایش دستمزدها شود.
تورم ناشی از کشش تقاضا (Demand-Pull Inflation) :
تورم کشش تقاضا زمانی اتفاق میافتد که تقاضای بالا ، باعث افزایش قیمت ها میشود. این مورد تورم به عواملی بستگی دارد از جمله :
- سیاست مالی انبساطی از طریق کاهش مالیات. دولت ها میتوانند از طریق کاهش مالیات ، میزان دارایی تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را افزایش دهند در همین راستا ممکن است تولید کننده میزان هزینه کم شده در مالیات را جهت استخدام نیروی کار اختصاص دهد. و برای مصرف کننده این امکان وجود دارد که اقلام غیر ضروری بیشتری را خریداری کند.
- کاهش ارزش ارز. کاهش ارزش ارز می تواند منجر به صادرات بیشتر شود (چون کالاهای ما به طور ناگهانی ارزان تر و به این ترتیب خریداران خارجی تمایل بیشتر برای خرید دارند.) و این باعث افزایش تقاضا در کالاها و خدمات ما می شود. و تقاضای بیشتر میتواند منجر به افزایش قیمت ها شود.
- سیاست پولی انبساطی از طریق عملیات بازار باز. بانکهای مرکزی میتوانند عرضه پول را افزایش دهند و و نقدینگی ایجاد کنند که میتواند ارزش پول را نسبت به قیمت کالا کاهش دهد. به عبارت دیگر، با افزایش عرضه پول، قدرت خرید تمام شرکت کنندگان در یک اقتصاد افزایش می یابد و منجر به افزایش تقاضای می شود. و فشار بر قیمت ها افزایش خواهد یافت.
انتظارات تورمی (Inflationary Expectations) :
هنگامی که تورم در اقتصاد به اندازه کافی قابل انتظار باشد این انتظار پس از آن به عنوان یک عامل هدایت کننده بر عملکردهای اقتصادی تاثیر گذاشته و موجب تورم پس از تشدید شوک اولیه میشود.
چه کسانی از تورم سود میبرند
در حالی که مصرف کنندگان از تورم سود کمی می برند، برخی از افراد نیز سود خوبی دست می آورند. و همراه با تورم پیش رفتهاند ،از جمله صاحبان کارخانه و تولید کنندگان که میتوانند برای محصولات خود هزینه بیشتری دریافت کنند و یا پیمان کاران میتوانند قیمت های خود را افزایش دهند و همچنین صاحبان کسب و کار که محصولات خود را نگه داشته و پس از رسیدن به قیمت مطلوب آن را در بازار عرضه میکنند.